گل پسر

شنبه 16 شهریور

سلام شیرین تر از عسلم.. مادر جان، چند سال پیش ، به آقای نجار، سفارش ساخت این وسیله رو داد تا نوه ها ، باهاش تمرین راه رفتن کنن.. (برای راه افتادنِ من و خاله ها و دایی ها هم از همچین وسیله ای استفاده شده).. دی ماه سال گذشته که تو هفت ماهه بودی نوبت تو شد که باهاش تمرین کنی.. (نوه های دیگه با کمک این وسیله توی نه ماهگی راه افتادن) .. ولی باباجون میترسید که زود باشه و برای کمرت خوب نباشه.. واسه همین، منم جمعش کردم.. و اصلا ازش استفاده نکردیم.. الان هلناجون (دختر خاله)هشت ماهشه.. با خودم گفتم دیگه نوبت هلناست.. دیروز آوردمش دم دست که در اولین فرصت بدمش به خاله جون.. ولی تو برش داشتی و شروع کردی به راه رفتن:توی ه...
16 شهريور 1392

پنج شنبه 14 شهریور 92

سلام پسر خوش زبونم.. دیروز از نمایشگاه کتاب خطیبی ، چند تا کتاب خریدم(63 هزار ت).. امیدوارم مطالعه ی این کتاب ها ، درکنار گوش کردن به صحبت های دکتر هلاکویی و خوندن مقالات و تجربیات دوستان اینترنتی ، بتونه به من و بابا کمک کنه تا تو رو خوب تربیت کنیم و فرصت ها از دست نره.. درسته که خودمون بی تجربه نیستیم ولی خوبه که آدم در هر کاری از تجربیات بقیه استفاده کنه و از روش های مختلف حل یک مسئله خبر داشته باشه .. از کارای این روزا و هفته هات: -- با یه لحنی که دلمو آب میکنی میگی مامااان.. میگم جاااان.. دوباره میگی مامااان .. بازم میگم جااان.. با اون نگاه نازت ، اینقدر تکرار میکنی که دیگه طاقتم نمیاد و بغلت میکنم.. هزار...
14 شهريور 1392

شنبه 9 شهریور

سلام عزیزدلم.. خدا رو شکر حالت کمی بهتره.. تب نداری ولی (گلاب به روی خوانندگان محترم وبلاگ) هنوز مشکل اسهالت، کامل برطرف نشده.. چهارشنبه، قبل از ظهر، بردیمت پیش دکتر عابدی و بعد از ظهر پنج شنبه، رفتیم پیش دکتر خلیل بهشتی.. حالاها دیگه راحت دارو نمی خوری!.. چه کاری!!!! اگه قراره به زور بهت دارو بدیم ، خب به زور بهت دارو گیاهی و غذاهایی که واست خوبه میدیم.. صبح جمعه برات کشک و نعنا سابیدم و با کمک باباجون کمی به خوردت دادم.. خاله جون تماس گرفت و حالت رو پرسید، منم بهش گفتم. گفت: بدو، بدو برو براش حریره بادوم بدون شیر درست کن.. منم دویدم و وقتی حریره حاضر شد، یه تشت آب و یه وسیله ی کوچیک که حباب سازه رو آوردم و شروع کردم ب...
9 شهريور 1392

چهارشنبه 6 شهریور 91

سلام گل مامان.. چیزی به ده صبح نمونده.. بعد از کلی گریه و بی قراری خوابت برد.. توی خواب هم داری ناله میکنی.. بمیرم برات مادر!! درد و بلات بخوره به جونم!!! دیشب هم اصلا نخوابیدی.. از یه طرف تب شدید، از یه طرف..، صبح برات جوشونده و کته ماست درست کردم، ولی به هیچ کدوم لب نزدی.. برات از دکتر وقت گرفتم و امروز می برمت دکتر.. فکر میکنم به خاطر خوردن شیرموز اینجوری شدی (از این بسته بندی های رضوی).. خیلی دوستت دارم گل مظلومم.. ...
6 شهريور 1392

سه شنبه 5 شهریور

سلام پسر خوبم.. حدود یه هفته ست اینترنت نداریم (الانم با ایرانسل اومدم).. واسه همین با کمی تاخیر، چند خاطره رو برات ثبت میکنم: -روز چهارشنبه 30 مرداد، جایزه ت به دستمون رسید و همون روز ، موجودی کارت هدیه ت رو به مرکز امام سجاد تقدیم کردی: - اگه بشه، میخوایم عادتت بدیم که شیر پاستوریزه بخوری.. واسه همین روز پنج شنبه 31 مرداد واسه ت یه شیشه کوچولو خریدیم(خودت راحت می تونی ازش استفاده کنی ): -عصر جمعه ، داداشی ها و مهدی جون رفتن کنسرت امید جهان،( داداش علی با مهدی تماس گرفت و گفت اگه میتونه بیاد تا بیشتر بهشون خوش بگذره).. روز شنبه ، مهدی جون می خواست برگرده مشهد، ولی ازش خواهش کردم بمونه ت...
6 شهريور 1392

دوشنبه 28 مرداد 92

سلام پسر شیرین زبونم.. شنبه برات چند تا لباس از نی نی لازم سفارش دادم که امروز به دستمون رسید (با هزینه پست: 97400ت) مبارکت باشه گلکم.. لباس هندونه ای داشتی ولی چون جنسش خوبه و بهت میاد دوباره برات خریدم.. خیلی دوستت داریم طلاطلا.. ...
28 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد