گل پسر

پنج شنبه 29 تیر

1391/4/29 16:18
نویسنده : مامان
131 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز چهل روزه ی من..

آره، امروز روز مهمیه.. چهلمین روز تولد تو.. مبارک باشه عزیزدلم..

از بعدازظهر دیروز (ساعت دو و چهل و هشت دقیقه) وارد چهل روزگی شدی .. این روز با دعا برای سلامتی و عاقبت به خیری تو شروع شد..

از آداب و رسوم این روز زیاد نمیدونم.. همین قدر میدونم که نی نی رو باید ببریم حموم چهل روزگی .. شب چهارشنبه ، علی جون یه ظرف خرید که توش سوره یس نوشته شده بود:

یس

دیروز بعدازظهر وضو گرفتم و با اون ظرف چهل پیاله آب گرم توی یه ظرف بزرگتر ریختم.. و چهل بسم الله و چهل قل هو الله و یه آیه الکرسی و یه الحمد و یه عصر و یه بار چهارقل رو خوندم:

آب

بعد با صادق جون تو رو بردیم حموم و حسابی شستیمت و آب بازی کردی .. آخر سر هم من تو رو بغل کردم و صادق جون از اون آب روی سرت و قسمت های مختلف بدنت ریخت و منم واسه اینکه خدا تو رو از شر بلایا حفظ کنه و آینده ی خوبی داشته باشی و همیشه سالم و صالح باشی دعا کردم..

حموم

بعد از حموم لالا کردی و صادق جون برات اسپند دود کرد و منم یه مبلغی رو واسه کمک به بچه های بهزیستی کنار گذاشتم..

ساعت یه ربع به شش بعدازظهر ، مامان دانیال اومد دنبالمون تا بریم مهمونی(خونه مامان پویا):

مهمونی

مهمونی

انگار بدخواب شده بودی و اونجا بی تابی میکردی.. همین باعث شد که تصمیم بگیرم امروز تو رو کاشمر نبرم.. صبح امروز باباجون و داداشی ها رفتن کاشمر و ظهر که برگشتند واست چند تا لباس خریده بودن.. الانم یکی از همون لباس ها رو تنت کردم و داری با داداش علی بازی می کنی..

فدات بشم گلکم.. خیلی دوستت داریم عزیزم..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد