پنج شنبه 25 خرداد
سلام داداش مهربونم
این چند روزه ، حال مامان خیلی خوب نیست و وقتی پای کامپیوتر می شینه اذیت می شه ، واسه همین فعلا من و داداش علی برات می نویسیم .
امروز بند نافت افتاد و بابا جون می خواد زیر خاک دفنش کنه . منم امروز خیلی خوش حالم ، چون آخرین امتحانم رو دادم و تعطیلاتم شروع شد و از فردا بیشترمی تونم باهات بازی کنم .
این هفته، هر شب برای نماز مغرب و عشا با مادر جان می رم مسجد نزدیک خونه و نماز میخونم .
از وقتی که به دنیا اومدی هر روز ازت عکس می گیریم که دو تا رو اینجا میذارم:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی