گل پسر

یکشنبه 24 اردی بهشت

1391/2/24 9:32
نویسنده : مامان
35 بازدید
اشتراک گذاری

ساتیار، کوچولوی ناز من، سلام.عزیزم

فدای اون دست و پای کوچولوت بشم.. فدای اون سکسکه زدنات بشم.. چقد تو مظلومی مامان! نمی دونی که من و بابا و داداشی ها چقد نگران توایم.. همیشه دعا میکنیم که سالم و تندرست باشی.. دیشب پیش دکتر حقیقی بودم و قرار شد که برم سونوگرافی..حالا امشب میرم .. میخوایم ببینیم وزنت چقده.. که یه وقت خدای نکرده واسه رژیم غذایی من ، تو ضعیف نشده باشی.. آخه از وقتی که متوجه شدم تحملم در برابر گلوکز خیلی کم شده، کم غذا می خورم، خیلی چیزارو هم از رژیم غذاییم حذف کرده م.. تا نیازی به تزریق انسولین نباشه.. هفته ی گذشته دکتر صفریان هم برام آزمایش نوشت و روز چهارشنبه آزمایش دادم، که متاسفانه بازم قند خونم توی مرحله دوم بالا بود.. روز پنج شنبه و جمعه، به توصیه دکتر، روزی 4 بار ، توی خونه، قند خونم رو کنترل کردم؛ صبح ناشتا، 2 ساعت بعد از صبحانه، 2 ساعت بعد از نهار، 2ساعت بعد از شام.. و خیلی مواظب بودم چیزایی که می خورم بد نباشه.. عدسی، گوشت خروس با نخود، و این جور چیزا.. روز جمعه هم که زن دایی جون زحمت کشیده بود و برامون دلمه درست کرده بود.. سه چهارتایی خوردم و خدا رو شکر تاثیر بدی نداشت.. دیروز با باباجون و مادرجان رفتم دکتر و نتیجه ی کنترل های دو روزه رو به دکتر صفریان نشون دادم، گفت جمعه ی هفته ی بعد هم دوباره قند خونم رو کنترل کنم و اگه ناشتا بالای 100 یا بعد از غذا بالای 140 بود برم پیشش..

این روزا بیشتر کارمون دکتر و آزمایشگاه رفتن بود.. انشاالله به خیر باشه..

صادق جون میگه روز تولد تو مدرسه نمیره، حتی اگه امتحان پایان ترمش باشه.. آخه آخرین امتحانش روز 25 خرداده.. ولی امتحانات پایان ترم علی جون از دیروز شروع شده و تا روز تولد تو دیگه از دست امتحانات راحته.. هرچند که خودش میگه امتحانات کیلو چند؟ اصلا برام مهم نیست، مهم کنکوره.. مامان جون براش دعا کن که اینقد استرس نداشته باشه و آروم باشه.. دعا کن که انشاالله موفق بشه..

این روزا صادق هم تکیه کلام علی رو تکرار میکنه و هر وقت به من نگاه میکنه مثل علی ، با یه آهنگ خاصی میگه: شیکمش رو نگاااا کن..

خیلی دوستت دارم پسر گلم..

دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد