گل پسر

دوشنبه 27 فروردین

1391/1/28 14:28
نویسنده : مامان
32 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دلبندم.. خوبی؟قلب من

این روزا بیشتر دوست داری من به دست راست دراز بکشم، یه خرده پاهامو جمع کنم و یه چیز خوشمزه بخورم.. شکلات.. برگه ی زردآلو.. آجیل.. این جور چیزا، خصوصا اگه آهنگی هم باشه..دیگه شروع می کنی به رقصیدن و بازی کردن.. فدات بشم جیگر مامان!! خدا حفظت کنه.

ولی خب، نمیشه که فقط به دست راست بخوابم.. یه کم که میگذره، دست و کمر و پام درد می گیره و مجبورم بشینم و بعد به دست چپ بخوابم.. داداش علی جون کلی با صدای بلند می خنده که من غلت نمی زنم .. ادای منو در میاره: اینوری میخوابه، بعد آروم بلند میشه و میشینه و اونوری میخوابه.. اینقد جالب این کارو میکنه که خودمم خنده م میگیره.. تو هم که از شوخی های داداشی خیلی خوشت میاد.. از مدل تکون خوردنات معلومه.

جونم

پریشب رفتم سونوگرافی ، خدا رو شکر همه چی روبراه بود.. نسبت به سونوی قبلی تولدت رو یه هفته زودتر نوشته بود.. از دکترم که پرسیدم، گفت واسه تاریخ زایمان همون سونوهای اولیه درست تره.. این سونو واسه بقیه ی موارد اهمیت داره. واسه کمردرد و پادرد و بقیه مشکلاتی که دارم، بهم گفت همون داروهای قبلی رو بخورم و بیشتر استراحت کنم.

جونم

دیشب ، وقتی ماهیچه های بدنم، خصوصا ساق پام میگرفت دلم می خواست جیغ بکشم!! ولی از ترس اینکه باباجون و داداشی ها بیدار نشن، آروم با دستم ماساژ می دادم و ساکت بودم. حالا خوابم میاد.. ولی نمیشه.. اگه بخوابم، کارام می مونه.

جونم

این هفته هم مرخصی دارم. چند تا از همکارام به زحمت افتادن؛ مریم جون، مونس جون، خصوصا وفاجون و نسیم جون.. دستشون درد نکنه.. مرتب هم حال منو و تو رو می پرسن.. بچه ها هم پیام میدن که مواظب تو باشم و نگران درسای اونا نباشم.. دیشب چند نمونه سئوال امتحان نهایی به وفا جون دادم که با بچه ها کار کنه.. خداکنه بچه ها تلاش خودشون رو بکنن و ایشاا.. توی امتحانات موفق باشن.

گل

خب انگار دیگه خسته شدی.. باید نوشتن رو تموم کنم.

خیلی دوستت دارم گل نازم..

دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد