سه شنبه 15 بهمن
سه شنبه پانزدهم بهمن نود و دو:
سلام گل ناز و خوشبوی مامان..
هزارماشاالله روز به روز شیرین تر و خواستنی تر میشی.. و البته شیطون تر و بازیگوش تر..
خلاصه ای از این روزات:
-هفته ی گذشته سرماخوردی و روز چهارشنبه بردیمت پیش دکتر عابدی.. خدا رو شکر زود حالت خوب شد..
-هنوز شبکه هدهد رو دوست داری و تازگی ها از لالایی های شبکه پویا هم خوشت میاد..
-بعدازظهرها حدود دو ساعت می خوابی ..
-خیلی گرمایی هستی و با اینکه چند وقته هوا خیلی سرده (مثلا امشب 24 درجه زیر صفر)، شبا پتو رو پرت میکنی و اگه بخاری هم زیاد باشه نمیتونی راحت بخوابی و همش غر میزنی..
-هنوز عاشق حموم رفتن هستی. یکی دوماه که دستم بسته بود و واسه شستنت از باباجون کمک میگرفتم، از شامپو زدن خوشت نمیومد ولی خیلی وقته که دوباره توی حموم خیلی آرومی و میذاری حسابی سر و بدنت رو بشورم..
-ماشاالله اینقدر مواظبت از تو انرژی میخواد که در حد همون نیم ساعت هم باباجون و داداشی ها نتونستن مواظبت باشن و واسه همین ، چند هفته ست که دیگه کلاس خیاطی نمیرم..
-به کامپیوتر خیلی علاقه داری.. اینقدر روشن و خاموشش میکنی که چند وقته حواسمون هست که برق محافظ رو قطع کنیم.. اینجا پای کامپیوتر داری تاتی می بینی:
-اون لباسی که توی پست قبلی عکسش رو گذاشتم قسمت سرش برات تنگ بود و با این عوض کردم:
شاید خیلی چیزا از قلم افتاد، ولی چاره ای نیست .. تا صدای باباجون رو در نیاوردی باید بیام پیشت..
خیلی دوستت دارم شیرین عسلم..