سه شنبه 18 تیر 92

سلام به دوستان..

و

سلام به ساتیار که از بوئیدن و بوسیدنش سیر نمی شم..

نیم ساعتی هست که داریم با هم توپ بازی می کنیم.. الان برات سی دی خاله ستاره رو گذاشتم تا سرت گرم بشه و بیام چندخطی برات بنویسم و زود برگردم پیشت..

اما از کارای این روزات:

-آب بازی:(فقط لحظه یگرفتن عکس کلاهتو رو سرت گذاشتم)

-خط خطی کردن دیوار و کاغذ:

-سایه بازی: پریشب که این کارت خیلی خنده دار بود. می خواستیم بخوابیم ولی همه ی حواست به سایه ت بود. همونجور که سرت رو برگردونده بودی و به کوچک شدن سایه ت نگاه می کردی، از دیوار فاصله می گرفتی .. باز دوباره برمی گشتی طرف دیوار، بلند می شدی و سایه ی خودت رو مزه می کردی..

- آینه بازی: روی دیوار ، زیر پنجره یه آینه نصب کردیم که هر چی دلت بخواد خودتو توش ببینی:

- وقتی می خوای یه کانال دیگه از تلویزیون رو ببینی، کنترل رو برمیداری و توی هوا رو به تلویزیون میگیریش و تکونش میدی.. و حتما با خودت می گی پس چرا عوض نمیشه؟! آخ جونم پسر گلم!!!

-یه روش دیگه برای پرت کردن حواست موقع غذا خوردن: بارها زبانه رو میدیم بیرون ، تو هم برش می گردونی..(راستی، هنوز هم هر جا سوراخی می بینی انگشتت رو توش می کنی!):

-هنوز هم عاشق تاب خوردنی.. بیشتر وقتا در حال تاب خوردن می خوابی..

- عجیبه ها!!!! دو سه روزه که کتاب نی نی قاقا دم دستته و ورقش می زنی، نه پاره ش کردی ! نه خوردیش!!! تو که هر جا کتاب یا دستمال کاغذی می دیدی ، سریع پاره می کردی!.. شاید عکس نی نی ها رو دوست داری! همیشه با لبخند و بامهربونی بهشون نگاه می کنی:

-ساتیار نــــــیست!!! کجایــــــــــــــــــــــــــی؟ اِ ساتیار هــــــست!

این جملات خیلی وقته هر روز تو خونه شنیده میشه.. یه بالش میذاری رو صورتت.. منتظر می شی بگم ساتیار نیست. کجایی؟ زود بالش رو برمیداری و می خندی.. منم میام می بوسمت و میگم ساتیــار هـــــــست.. بعضی وقتها هم میرم پشت در یا پشتی یا پشت اپن قایم میشم و میگم مامان نیست! و تو زود پیدام می کنی.. من ازین بازی زود خسته میشم. ولی تو نه!

-ماجرای ساندویچ خوردنت هم جالبه .. اگه فرصت شد میام کامل تر می نویسم.. اینکه چه جوری دو لپی چیزبرگر می خوردی و نجویده، تند تند فقط قورت می دادی.. آخ از دست تو! کاش به چیزای به درد بخور این جوری علاقه داشتی!

خب نمیشه زیاد طولش بدم.. بقیه موارد باشه واسه بعد..

چند تا عکس:

قبل از کچل کردن:

بعضی وقتا این جوری می خوابی:

مثلا چی درست کردی که با ملاقه می خوری؟!

توی پیشکوه:

خیلی دوستت دارم گل بی خارم..