گل پسر

شنبه 21 مرداد

1391/5/21 19:29
نویسنده : مامان
51 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر صبورم..ماچ

از زمان بارداری، یکی از نگرانی هام ، واکسن دوماهگی تو بود.. امروز واسه کنترل وزن و قد و زدن واکسن دوماهگی بردیمت خونه بهداشت.. وزنت شده بود 6400 گرم، قد: 61 سانتی متر و دورسر: 41 سانتی متر..

بعد نوبت واکسن زدن شد.. خانم عبداللهی ازم خواست که پات رو محکم نگه دارم تا بهت آمپول بزنه.. تو خیلی بلند جیغ میکشیدی.. به هر دو رونت واکسن زد و بعد قطره ی مربوط به واکسن فلج اطفال رو چکوند توی دهنت.. دلم کباب شد، کباب!!!

در مسیر برگشت داداش علی برات از داروخانه قطره استامینوفن خرید و وقتی رسیدیم خونه، 12 قطره بهت دادیم.. و بلافاصله از باباجون خواستم دو تکه یخ کوچولو توی دو تا نایلون بذاره و بیاره تا با کمپرس سرد، جای واکسن ها بی حس بشه و کمتر درد داشته باشی.. وقتی باباجون و داداش علی رفتن بیرون، من و صادق جون تصمیم گرفتیم که تا ساعت یک ، کمپرس سرد رو ادامه بدیم و بعد قنداقت کنیم تا نتونی پات رو تکون بدی.. یخ های توی نایلون که آب شد ، کار رو با کیسه یخ اپیلاسیون ادامه دادیم ولی حدود ساعت 11، چون پات رو تکون دادی، دردت گرفت و دوباره گریه هات شروع شد.. واسه همین زودتر قنداقت کردیم و بهت شیر دادم و خوابیدی..

صادق جون از گریه هات، رد آمپول ها ، انگشت خوردنات، پستونک مکیدن هات، حتی خنده های شیرینت که بهمون آرامش میده، عکس گرفته.. ولی الان فرصت ندارم که به اینجا منتقل شون کنم.. باید حواسم به تو باشه عزیزدلم..

خیلی دوستت داریم پسر گلم..قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد