گل پسر

شنبه 29مهر

1391/7/29 11:55
نویسنده : مامان
62 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسرم که لطیف تر از نم نم بارونه..ماچ

اینم از اولین حریره ی بادوم گل پسر:

29

انشاالله که همیشه سالم باشی نازنینم..

اما چند تا خاطره:

- شنبه ی هفته ی گذشته برات دو قصه از مرکز آفرینش ها دانلود کردم و توی گوشیم ذخیره کردم(اندازه ی دنیا و بزغاله ی ابری) .. بزغاله ی ابری شد اولین قصه ی صوتی که تو گوش کردی.. حالا باید دنبال قصه های بچه گانه تر باشم..

- وقتی از حموم میای بیرون , حدود ده دقیقه شال نخی سرت میکنم که سرما نخوری.. اینقد بهت میااااااااااااااددد:

29

29

29

- از همون ماه اول همیشه نگاهت به پنکه سقفی اتاقت بود .. هنوزم خیلی دوستش داری و دقیقه ها بهش خیره میشی .. البته از آخرای شهریور روی بخاری تنظیم شده.. (یک کلید داره که وقتی میزنی برعکس میچرخه و گرما رو میده پایین, کافیه بخاری اتاق روی شمعک روشن باشه تا هوای اتاق کلی گرم بشه):

29

- دو روز پیش باباجون و داداشی ها رفته بودن شاندیز (پنج شنبه)و طبق معمول من و تو ترجیح دادیم خونه بمونیم.. عمه منیر اومد و وقتی زهراجون, دختر عمه, باهات حرف میزد برای اولین بار غریبگی کردی و گریه ات دراومد..

- ماه اول و دوم هر بار که پوشکت عوض میشد پاهات رو می شستیم ولی حالاها وقتایی که خیلی خرابکاری شده میشوریمت وگرنه با چند تا دستمال مرطوب تمیزت میکنم.. هفته ی گذشته دستمال مرطوبت تموم شد و یه راه دیگه پیدا کردم.. یه لیوان آب گرم آوردم و دستمال کاغذی ها رو خیس کردم و باهاش تو رو تمیز کردم.. فکر میکنم واسه وقتای ناچاری روش خوبیه..

- دفعات تعویض پوشکت کمتر شده.. معمولا دوبار تا ظهر.. سه بار بعدازظهر تا قبل از خواب شب.. شبا هم که تا صبح نیازی به تعویض پوشک نیست, بعضی شبا یه بار..

- یه بازی که هنوز ازش خسته نشدی اینه که انگشتای دستمون برات میرقصه و تو با کلی علاقه نگاه میکنی.. انگشتها یکی یکی باز و بسته میشن و... و تو از حرکات آرومشون لذت میبری.. یه بازی دیگه هم این که پتو رو میکشیم روی سرمون و با دستمون مواظبیم که پتو به صورتت نخوره , وقتی تاریک میشه و فقط یه کم نور از گلهای پتو میگذره دیگه اصلا بهانه نمیگیری و اینجوری سرت گرم میشه..

خیلی دوستت داریم گل بی خار ما..قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد